طراحی سایت
شنبه 1 دي 1403.
السبت 20 جماد ثاني 1446.

آیت الله علی اکبر فیروزکوهی

ولادت و خانواده


آیت اله حاج شیخ علی اکبر فیروزکوهی در سال ۱۳۰۰ هجری شمسی در روستای آسور و در خانواده ای روحانی بدنیا آمدند. پدرشان ، شیخ باقر در سالهای ۱۲۷۵ تا ۱۲۸۵ در مدرسه سپهسالار تهران (مدرسه عالی شهید مطهری) به تحصیل علوم دینی مشغول بودند که به دلیل جریانات مشروطه و درگیریهای خیابانی و به اصرار مرحوم پدر مجبور به ترک تحصیل شده و به زادگاه خویش بازگشتند. با توجه به ناکامیشان در ادامه تحصیل ، عنایت خاصی به تحصیل فرزندشان داشته و با  تشویق و مساعدت معنوی ، تمهیدات لازم را در پرورش عالمی ربانی فراهم نمودند.

 

تحصیلات مقدماتی

 

تحصیلات ابتدائی را در مدرسه نصرت آمل آغاز نموده وپس از آن در محضر آقا شیخ مصطفی رستمی که بعدها پدر خانم ایشان شدند، جامع المقدمات و سیوطی و حاشیه ملا عبداله را فرا گرفتند. در سال ۱۳۱۵ وارد حوزه علمیه قم شده ودروس جامعه شمسیه را نزد مرحوم شیخ نوح عرب ،معالم را نزد شیخ ابوالقاسم قمی و مطول را در محضر شیخ محمد علی ادیب تلمذ نمودند.

 
 

در اوان جوانی توفیق زیارت قبور شهدای کربلا و سالار شهیدان ابا عبداله الحسین نصیبشان گردید که مسبب آن مرحوم حاج حسن بابکی بود و در آن سفر معنوی در شهر نجف اشرف بطور اتفاقی با مرحوم آیت اله میرزا هاشم آملی آشنا شدند که بعدها به علاقه زایدالوصفی به وجود ایشان مبدل گردید. و این علاقه و ارتباط ، پس از فوت  مرحوم میرزا هاشم ، از طریق فرزند ایشان آیت اله صادق آملی لاریجانی ادامه یافت. 

دکتر علی لاریجانی ، ریاست محترم مجلس شورای اسلامی نیز در سال ۱۳۹۰ در پایان یادواره شهدای آسور در منزل مرحوم آیت اله فیروزکوهی حضور یافتند.

 
 

تحصیلات سطوح

جلد اول دروس لمعة الدمشقیه را نزد مرحوم آیت اله غروی در آمل فرا گرفتند ( بدلیل شلوغی سال ۱۳۲۰ ) وجلد دوم را نزد آیت اله مرعشی نجفی در قم آموختند و رسائل را نزد آیت اله گلپایگانی و مکاسب را در محضر آیت اله شیخ مهدی حائری مازندرانی و شیخ عبدالرزاق قائنی بهره ها بردند وجلد اول  کفایة الاصول را در محضر پر فیض سید محمد محقق داماد و جلد دوم آنرا  نزد شیخ روح اله خرم آبادی تلمذ نمودند.

 

در آن سالها علاقه وافری به آیت اله حائری پیدا نموده و بیشتر اوقات را در منزل ایشان به سر می بردند.

 

در سال ۱۳۲۵ در مراسم نماز استسقاء آیت اله خوانساری در قم شرکت داشته که پس از مدتی کم آبی، باران فراوانی بارید و منجر به سیلاب شد.

 

دروس متفرقه001

 

علاقه زیادی به دروس اخلاق امام خمینی رضوان اله تعالی علیه داشتند و در درس اسفار مرحوم آیت اله منتظری نیز حاضر می شدند. اما از آنجا که اعتقاد زیادی به دروس فلسفه نداشتند ، با تمام توان در فهم درست دروس فقهی همت نمودند، تا جائیکه در تهیه هر گونه کتب مرتبط با فقه دریغ نمی ورزیدند.

 

حتی رساله عملیه مراجع تقلید وفات یافته ، من جمله علامه مجلسی و شیخ بهائی را تهیه و مطالعه می نمودند تا از نظرات آنها مطلع شوند.

 

خارج فقه و اصول

 

خارج فقه واصول را در محضر بزرگ عالم ربانی حضرت آیت اله العظمی بروجردی رضی اله عنه حاضر می شدند و پس از مدتی بعنوان مقرر دروس ایشان برگزیده شدند. در دروس خارج مکاسب مرحوم امام خمینی نیز حاضر بودند. پس از تبعید امام به نجف ادامه مباحث را در محضر آیت اله اراکی دنبال نمودند. در مباحث فقهی سرآمد دیگر همکلاسی های خود بوده و با ارائه بحث های مسجل ، تحسین همگان را بر می انگیخت. در آن زمان با آیات مکرم ،مشکینی ، محمدی گیلانی، یزدی و نظری هم دوره بودند.

 

ایشان از پانزده شاگرد ممتاز مرحوم آیت اله العظمی سید احمد خوانساری  در دروس خارج فقه و اصول بودند :

1. سید رضا صدر
2. محمد تقی ستوده
3. محمدباقر موحد ابطحی
4. محمدعلی موحد ابطحی
5. احمد روضاتی
6. جلال طاهر شمس
7. سید عزالدین زنجانی
8. محمدباقر سلطانی
9. سید موسی صدر
10. علی اکبر فیروزکوهی
11. مرتضی حائری یزدی
12. مهدی حائری یزدی
13. حسینعلی منتظری
14. مرتضی مطهری
15. علی پناه اشتهاردی

 

بخش زندگینامه مرحوم سید احمد خوانساری )

 

تبلیغ و ترویج دین

 

با توجه به توصیه آیت اله بروجردی که همه شاگردان خویش را فرموده بودند تا به موطن خویش بازگردند و در آنجا به ترویج دین بپردازند، ایشان به این وصیت عمل نموده و به زادگاه خویش بازگشتند.

 

در سال ۱۳۴۹ پس از مدتها تعمق وتفقه در دین ، به پیشنهاد مرحوم آیت اله میرزا هاشم آملی به شهر محمودآباد عزیمت نموده و با دراختیار گرفتن امامت مسجد جامع شهر ،  در آنجا ساکن شدند.

 

در آن ایام که مصادف با دوران خفقان پهلوی بود ، سخنرانی ها ومنابر توام با رعایت الفاظ و کلماتی بود که هم آماده سازی افکار عمومی به پذیرش حقایق را در بر داشته باشد و هم مانع واکنش خفه کننده حکومت آن زمان باشد.

 

در همان سالها نامه ای از امام راحل رضوان اله علیه دریافت نمودند تا نماینده ایشان در دریافت وجوهات در منطقه باشند.

 

 

از طرفی از سوی مقامات دولتی آن منطقه تحت فشار بوده تا سخنرانی ها را محدود به مقررات تعیین شده نمایند ، اما ایشان به صورت تلویحی یا تحقیقی ، وقایع موجود زمان را به آگاهی عموم می رساندند.

 

هر وقت احساس خطر می کردند ، مدتها از شهر دور می شده تا بقولی آبها از آسیاب بیافتد.

 

پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، علی رغم پیشنهادهای متعدد در پذیرش تصدی سمت های دولتی، در همه موارد استنکاف نموده ودر طول زندگی از هر چیزی  که منجر به ایجاد علاقه و وابستگی  به دنیا می شد، پرهیز می نموند.

 

در زمان قبل از انقلاب، علی رغم  مشکلات مالی ، از قبول دفاتر ازدواج خودداری می کردند ، چرا که این کار را تایید حکومت طاغوت می دانستند.

 

حضور در محافل مردمی و با مردم بودن ، در اولویت برنامه های تبلیغی ایشان بوده و در اوج دانش و معلومات دینی در کنار مردم و همانند آنان بود.

 

علاقه بیش از حد مردم به ایشان منجر به تشکیل محافل مذهبی متعدد در منازل و یا مساجد می شد که هر کدام سر چشمه زلالی از ذکر مناقب آل رسول وترویج دین مبین بود و در همین جلسات بود که مردم با احکام اسلامی آشنا می شدند و شیوه ها و سنن آسمانی در وجودشان شکل می گرفت. قطعا امثال این فعالیتها در سطح کشور ، کمک قابل توجهی در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی ایران داشت. لازم به ذکر است که روستای آسور با تقدیم ۲۹ شهید سرافراز و داشتن صدها ایثارگر متدین در صدر روستاهای متعهد به نظام و انقلاب اسلامی قرار دارد.

 

تعبد و خلوص عارفانه در نیمه های شب، سیاهی شب را شرمنده وجود روشن خود می کرد و هیچ دغدغه ای جز گذر از این دنیا و سرفرازی در آن سرا را نداشتند.

 

اینگونه دل در کمند زلف یار نهاد و آنگونه دلهای مسلمین با وی گره خورد و محبت دوستداران وشیعیان علی در یکدیگر تنید و کینه و نفاق را به برادری مبدل کرد.

 

در ایام تابستان با حضور در موطن خویش علاوه بر ترویج دین با ایجاد فعالیتهای اجتماعی ، سعی در توسعه و گسترش روستا می نمود.ایجاد و احداث راه خاکی فیروزکوه به آسور در سالهای قبل از انقلاب ، توسعه آب آشامیدنی بهداشتی و احداث مخابرات در بعد از انقلاب از جمله فعالیتهای اجتماعی ایشان می باشد.

 

در سالهای قبل ازانقلاب و در زمان تصدی آقای مهدی هادوی بر ریاست دادگستری فیروزکوه ، هیچگونه شکایتی بجز یک مورد از جانب اهالی آسور در پرونده های آن اداره  موجود نبود و این تعجب آقای هادوی را برانگیخت و جویای علت  آن بود که متوجه شد حضور عالمی ارزشمند در میان مردم سبب حل اختلافات و رفع کدورتهاست . لذا طی سفری به آسور و با حضور در منزل ایشان ، راسا  تشکر و قدردانی خود را از آیت اله فیروزکوهی بعمل آورد.  

 

کشاورزی از جمله فعالیتهای مورد علاقه ایشان بود که در حین انجام وظائف تبلیغ به بسط و توسعه مزارع کشاورزی نیزاهتمام می ورزید.

 

پس از شصت سال تبلیغ وترویج دین مبین و شریعت مرسل، سر انجام در دوم ذیحجه ۱۴۲۵ هجری قمری ، برابر با ۲۴ دیماه  ۱۳۸۳ هجری شمسی به ندای حق لبیک گفت و به دیار باقی شتافت. پیکر پاک آن مرحوم در جوار امامزادگان آسور بخاک سپرده شد.

 

 

عاش سعیدا – مات سعیدا

 

 

 

 

نظر ایشان درباره وجه تسمیه آسور

 

نام آسور مربوط به سالهای قبل از اسلام بوده  و احتمالا با آشوریان مرتبط است.

 

درباره امامزادگان آسور

 

امامزاده سلطان ابراهیم رضا از نوادگان امام موسی کاظم بوده و امامزاده عاقب  نیز برادرزاده وی می باشد، که این دو بزرگوار در زمان حکومت مامون ، بهمراه ۱۲۰۰۰ نفر از شیعیان جهت یاری امام رضا به ایران آمدند ولی در راه سمنان به شاهرود توسط سیاه گوش سمنانی سرکوب و هریک به دیاری گریختند. این دو بزرگوار در دو آب آل مر شهید شده و در جنب رودخانه ، کنار یکدیگر بخاک سپرده شدند.(در زیر گنبد کوچک، امامزاده ای دفن نشده است.)

 

در ضمن امامزاده سلطان محمدرضا در زریمان ، برادر سلطان ابراهیم رضا می باشد.

 

درباره بلباسی

 

طایفه بلباس در اصل از بخش کرد نشین شهرستان مهاباد می باشد که در چند صد سال گذشته به آسور عزیمت نمودند.

 

 

 

علمای آسور

 

آسور طی سالهای گذشته علمای بزرگی در خود پرورانده است:

 

 

شیخ عبدالعظیم احمدی : پدر مرحوم شیخ علی احمدی که در جوار امامزادگان آسور آرمیده است.بسیاری از مبایعه نامه های قدیم به خط  ومهر ایشان می باشد.

 

شیخ علی احمدی: از علمای معاصر

شیخ حسن احمدی: فرزند شیخ علی که هم دوره با آیت اله فیروزکوهی بودند و پس از گذراندن دوره مقدمات از حوزه علمیه خارج و به نظام پیوستند. نام خانوادگی خود را به شادنوش تغییر داده و بعدها به درجه سرهنگی نایل آمد.

 

شیخ عبدالجلیل فیروزكوهی: که در عصر ناصرالدین شاه میزیسته و مزارش درجوارامامزاده حمزه شهر ری می باشد.

 

شیخ علی:فرزند شیخ عبدالجلیل

 

شیخ تقی:نوه شیخ عبدالجلیل

 

شیخ باقر:پدر مرحوم حاج آقا فیروزکوهی.

 

ملا علی بابا فیروزكوهی: از علمای بنام دوره پایانی قاجار که در مراکز علمی تهران مشغول به تدریس بودند وتابستانها نیز در آسور، حوزه علمیه جورسرا را اداره می کردند. ایشان حافظ کل قرآن بودند. مزارشریفشان در  جوار امامزاده سلطان محمدرضا واقع در روستای زریمان است.

 

شیخ محمد تقی: فرزند میرزا ولی اله وعموی استاد محمدعلی.

 

شیخ موسی:  که در حکمت بسیار متبحر بوده و بعدها در مازندران مقیم شدند و فرزندان ایشان با نام خانوادگی آفاقی مشهورند. اخیرا مشخص شده که فرزندان و نوادگانش که بیشترشان روحانی هستند در روستای دارابکلای ساری اقامت دارند.

 

بانو ملا زبیده: مادر شیخ موسی که سیوطی و حاشیه تدریس می کرد.

 

شیخ محمد :جد مرحوم رمضان عباسی (بنا)

 

شیخ ابوالقاسم:که در تهران مقیم شدند.

 

ملا علی اکبر فیروزكوهی:جد آقایان مهجور و از علمای بزرگ  دوره قاجار که در منطقه ورامین مقلد زیادی داشتند. همچنین دارای تالیفات زیادی از جمله درباره نماز خصوصا سوره حمد هستند . آیت اله فیروزکوهی کتاب صلات ایشان را در کتابخانه نجف مشاهده نمودند. تربت پاكش در ابن بابویه شهر ری می باشد. ایشان اصالتا اهل تهران بودند و به دستور ناصرالدین شاه به آسور تبعید شدند قبل از تبعید به فیروزی معروف بودند که پس از اقامت در آسور به فیروزکوهی شهرت یافتند.

 

شیخ رمضان:داماد ملا علی اکبر


 

 

درباره برخی اسما و مکانها در آسور

 

آل مر: محل عبور جن به جهت تفکرات خرافی

 

آل سنگ: سنگ جنی همانند مورد قبل

 

پی امو: پی انبوه ،سلسله جبال البرز که پشت سر هم قرار گرفتند.

 

اسکنون: عکس نان در آنجاست یا روزی در آنجاست.

 

 


قزقانچاه : قزقان یا غزغان یا قزقون بزبان ترکی دیگ بزرگ مسی که بنا به اعتقادات گذشته در چاهی در خارج روستای اندریه مدفون است. البته به روستاهای آسور ، اندریه ، بهان و نجفدر ، قزقونچای می گویند.

 

جورسرا: محله بالا ( به زبان مازندرانی جور به معنای بالا و جر به کسر جیم به معنی پائین همانند یور به معنی آنسوی رودخانه و یر به کسر یاء به معنی اینسوی رودخانه)

 

حوزه علمیه آسور: که در محله جورسرا واقع شده و در سالهای گذشته طلاب زیادی در آنجا مشغول تحصیل بودند.